کتابداران کویر

این وبلاگ مربوط به درد و دل یک دانشجوی کتابداری است ....

کتابداران کویر

این وبلاگ مربوط به درد و دل یک دانشجوی کتابداری است ....

همایش اصفهان

ساعت 1 از سمنان تازه راه افتادیم. ساعت 6 ترمینال بیهقی قرار داشتیم که از اونجا بریم اصفهان. خلاصه به هر زحمتی که بود خودمونو رسوندیم ترمینال. بچه ها (منظور بچه های ادکاست) همه منتظر بودن . اتوبوس راس ساعت 6 حرکت کرد و ما تازه فهیمیدیم که یکی از بچه ها جامونده !!!

خلاصه هرجوری بود خودشو رسوند  و ما عازم سفر شدیم!!!!





تو اتوبوس کلی خوش گذشت. تاحالا یه همچین مسافرتی نرفته بودم. نزدیکای ساعت های 2 بود که تازه رسیدیم خوابگاه. البته خوابگاه ما ، خوابگاه اساتید بود و تقریبا امکانات خوبی داشت. ساعت 7 صبح بود که داشتم صبحانه می خوردم (چایی شیرین با نون و پنیر) که یه دفعه خانم بهنیک زنگ زد و گفت کجایی؟؟؟

 گفتم چی شده ؟

گفت: بیا کارت دارم . عکس هایی که تو اتوبوس گرفتی میخوام برای کلیپ. خلاصه چایی زهر مارمون شد  و بلند شدیم رفتیم کمک.




سخنرانی دوم در پنل اول مربوط به مقاله ای بود که بنده با خانم عمروانی ارئه داده بودیم.خانم عمروانی بسیار عالی کنفرانس دادند . کلا همایش عالی بود. دست همه ی بچه های ادکا درد نکنه واقعا زحمت کشیدن.شب، بعد از همایش با یه اتوبوس که واسه سال 42 بود رفتیم تپه صفه (البته اگه املاشو درست نوشته باشم) هوا سرد ولی عالی بود.فرداشم رفتیم میدان نقش جهان  و کلی جای تاریخی دیدیم.تازه سی وسه پل و پل خواجو هم رفتیم ولی هیف زاینده رود خشک شده بود و ما فقط تاسف خوردیم.



یه اتفاق دیگه هم افتاد. دقیقه ی نود بود که ما اولین جانباز در راه کتابداری و اطلاع رسانی را تقدیم این مرز و بوم کردیم . متاسفانه خانم چیت ساز دچار شکستگی از ناحیه ی ساق پا شدن و ما ایشان را برای عمل به تهران انتقال دادیم. ان شا الله که هر چه زودتر حالشون خوب بشه.

آمین







نظرات 4 + ارسال نظر
دوست( رویا) یکشنبه 20 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 06:22 ب.ظ

آقای ناظری این کلمه ی جانبازو خوب اومدی، دمت گرم

عابدی جمعه 27 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 08:43 ب.ظ http://ketabdaresani.blogfa.com

سلام
یادش بخیر
چقدر خوابش میومد به زور بیدارش کردم صالح رو...
یادته؟؟؟؟؟؟؟
حداقل یکی از عکس تکی ها رو میذاشتی........... خانم چیت سازم حالش بهتره خداروشکر
جای نگرانی نیست

[ بدون نام ] شنبه 21 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 09:19 ق.ظ

خدایی اگر کسی پیدا شود که نام خانوادگی منو برای اولین بار درست تلفظ کند و درست بنویسد من یک سوری بدم .ناظری شیرینی خواهم داد

[ بدون نام ] یکشنبه 15 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 07:10 ب.ظ

جسارت نباشد آقای ناظری ولی همایش اصفهان یا حاشیه ی همایش اصفهان ؟
عکس همایشو نخواستیم . حداقل از اصفهان عکس میذاشتین به جای خانم امروانی
البته خلاقیت و تلاش شمارو نمیشه نادیده گرفت.
عکس خنده داریست وکمی سورئال

خوب لازم شد که یک نکته گوش زد کنم. معمولا اتفاق هایی که بعد و قبل همایش ها می افتد از خود همایش جالب تر است . با این مسائل به زودی زود آشنا می شوید اصلا نگران نباشید.
غلط املائی هم داشتید!!! (پیداش کن!)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد